SmartWeave در مقابل EVM: راهنمای جامعی برای توسعهدهندگان
استفاده از EVM در حال حاضر به عنوان یکی از محیطهای اجرایی برای قراردادهای هوشمند در بیشتر پلتفرمهای بلاکچین مورد استفاده قرار میگیرد، از جمله BNB Chain، اوالانچ، و بلاکچینهای لایه دوم مانند Arbitrum و Optimism. این محیط اجرایی نیازمند دانش برنامهنویسی در زبان Solidity است که میتوان آن را به عنوان پاسخ بلاکچین به زبان JavaScript توصیف کرد. Solidity به عنوان زبان برنامهنویسی اصلی برای توسعه قراردادهای هوشمند در شبکههای توزیعشده بلاکچین استفاده میشود.
SmartWeave در مقابل EVM: راهنمای جامعی برای توسعهدهندگان
از سوی دیگر، SmartWeave یک مدل برای ارزیابی وضعیت قراردادهای هوشمند در یک لایه داده تغییرناپذیر مانند Arweave است. این مدل دارای پتانسیل بسیار گستردهای برای ایجاد برنامههای غیرمتمرکز بسیار کارآمد و خاص است و به عنوان یک چارچوب مکمل در شرایطی که EVM ناکام میماند، عمل میکند. SmartWeave با انجام ارزیابی وضعیت قراردادها بر عهده فراخواننده با استفاده از تکنیک سنجش موردی، عمل میکند.
سنجش موردی یا ارزیابی تنبلوارانه، یک تکنیک برنامهنویسی است که باعث میشود عملیات سنجش فقط در صورت لزوم و در یک حد مشخص صورت گیرد. این تکنیک به برنامهها امکان میدهد تا دادههای بزرگ را در مدت زمان کوتاه و با کیفیت مناسب پردازش کنند. از نظر طراحی، EVM بازار کارمزد را در پروتکل اصلی خود پیادهسازی میکند. این بازار کارمزد از مکانیزم مزایده استفاده میکند تا هزینه تراکنشها را تعیین کند. اما چالشهای مرتبط با مقیاسپذیری ممکن است در دورههای تقاضای بالا مشاهده شود.
اجرای موردی: دیدگاهی جایگزین
نظریه ساختاریافته در چند سال گذشته به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم در حوزه بلاکچین شناخته شده است. تقریباً همهی شبکههای لایهی ۱، به استثنای سولانا، به جای تکیه بر یک لایهی یکپارچه که مسئول ارائهی تمام ویژگیهای بلاکچین است، به مقیاسپذیری شبکههای غیرمتمرکز با استفاده از راهحلهای ساختاریافته متمرکز متمرکز شدهاند. SmartWeave به عنوان یک رویکرد منحصربهفرد در این نظریه محسوب میشود که به طور کامل بر مقیاسپذیری قابلیتهای محاسباتی دفتر کل توزیعشده از طریق جداسازی بخش ذخیرهسازی دادهها از لایه اجرا تمرکز دارد.
ارزیابی سازگاری EVM و SmartWeave
پیشفرضهای مالی یکی از کاربردهای مهم تکنولوژی بلاکچین محسوب میشوند و EVM به دلیل اجرای دقیق و قطعی کد قراردادهای هوشمند در هر گره شبکه، برای این منظور بسیار مناسب است. علاوه بر این، سرمایهای که در پلتفرمهای EVM مانند شبکه اصلی اتریوم و به طور کلی شبکههای لایه دوم قرار گرفته، سطح بالایی از امنیت را فراهم میکند و شبکههای قراردادهای هوشمند مبتنی بر EVM را در موقعیت بهتری برای تصرف بازار دیفای قرار میدهد.
تناسب SmartWeave با بازار
به طور کلی صحبت در مورد مزایا و محدودیتهای این معماری جالب است، اما اجازه دهید روی جنبه عملی آن تمرکز کنیم و به بررسی موارد استفاده خاصی بپردازیم که EVM ممکن است بهترین انتخاب برای آنها نباشد. اینجاست که SmartWeave احتمالاً میتواند گپ به وجود آمده را پر کند.
DeSoc به تازگی به عنوان یک ترند مهم در فضای رمزارزها ظاهر شده است که مانند تابستان افسانهای دیفای، تحول، مشارکت جامعه و مشارکت توسعهدهندگان را به همراه دارد. هدف DeSoc حل چالشهای رسانههای اجتماعی سنتی، مانند درآمدزایی ناهمگون سازندگان و ارزش نامتناسب پلتفرم، از طریق یک معماری باز که دادههای گراف اجتماعی را بررسی میکند، است. با این حال، پروتکلهای گراف اجتماعی مانند Lens Protocol ،Farcaster و CyberConnect هنوز در مراحل اولیه توسعه قرار دارند و نیازمند استانداردها و تعاملات مختلفی هستند.
EVM یا SmartWeave؛ کدام بهتر است؟
در نهایت، تصمیمگیری برای استفاده از EVM یا SmartWeave بستگی به نیازهای خاص یک پروژه و ترجیحات توسعهدهندگان دارد. درست است که ماشین مجازی اتریوم به عنوان یک راهحل پذیرفته شده برای برنامههای بلاکچین شناخته میشود، اما همیشه بهترین انتخاب نیست. سازندگان Warp باور دارند که SmartWeave، به عنوان یک محیط اجرایی دائمی و تغییرناپذیر، بدون محدودیتهای اجماع در سطح شبکه برای اعتبارسنجی وضعیت قراردادها، میتواند یک شبکه مکمل یا جایگزین مناسب برای ماژولهای خاص در اکوسیستم وب ۳ باشد.